چه چیزی شما را در یک اختلاف سیاسی متقاعد می کند؟
[ad_1]
در فضای سیاسی کنونی، یافتن اجماع در مورد مسائل مهم، مانند سقط جنین و تغییرات آب و هوا، دشوار است. بسیاری از ما میتوانیم در تفکر و ارتباطات خود با دیگران بسیار سفت و سخت باشیم.
حالا، الف مطالعه جدید سه عامل را روشن می کند که می تواند منجر به اختلاف نظرهای بهتر و متقاعد کننده تر با دیگران شود. معلوم می شود که زنان، لیبرال ها و آنهایی که فروتنی فکری بیشتری دارند قانع کننده تر به نظر می رسند. برای نویسنده اصلی جفری لیز از دانشگاه پرینستون، این نتایج باید ما را امیدوار کند.
او میگوید: «اگر به گفتمان دموکراتیک مردم در اطراف میز شام یا در کافیشاپ که درباره سیاست صحبت میکنند فکر کنیم، دانستن اینکه چه کسی وارد آن فضا میشود و چه کسی ممکن است در برقراری ارتباط مؤثرتر باشد و کمتر قطبیسازی شود، میتواند واقعا مفید باشد. «زنان و افرادی که در واقع متواضع هستند و همچنین افرادی که کمتر با حزب سیاسی خود شناخته می شوند، ممکن است در آن بهتر باشد.”
قضاوت قانع کننده بودن
در این مطالعه، محققان 597 دموکرات و جمهوری خواه را برای نوشتن یک استدلال متقاعدکننده در مورد موضوع سیاسی مورد علاقه خود – به عنوان مثال، اقتصاد، مراقبت های بهداشتی، یا مهاجرت، استخدام کردند. از «متقاعدکنندگان» خواسته شد تا استدلال خود را طوری بنویسند که گویی میخواهند یک عضو درون حزبی، یک عضو خارج از حزب یا یک «آمریکایی متوسط» را متقاعد کنند.
برای تشویق آنها به انجام بهترین کار، به آنها گفته شد که اگر استدلال آنها در بین 25 درصد قانع کننده ترین ها باشد، پاداش مالی دریافت می کنند.
سپس محققان این استدلالها را به بیش از 3000 نفر ارائه کردند – ترکیبی از دموکراتها، جمهوریخواهان و مستقلها – که هر یک از دموکراتها و جمهوریخواهان «قاضی» چهار استدلال ارائهشده توسط متقاعدکنندگان را که مخصوصاً برای متقاعد کردن آنها (بعضی از داخل، برخی از خارج) نوشته شده بودند را خوانده و رتبهبندی میکنند. از حزب آنها). قضات مستقل چهار استدلال را برای هدف قرار دادن “آمریکایی متوسط” خواندند.
داوران هر استدلال را بر اساس عوامل زیادی ارزیابی کردند، از جمله میزان تلاش فرد. استدلال آنها چقدر معتبر، روشن، معقول یا معقول بود. و چقدر ممکن است برای دیگران قانع کننده باشد. آنها همچنین گزارش دادند که متقاعدکننده چقدر از نظر فکری متواضع به نظر می رسد، با رتبه بندی مواردی مانند اینکه چقدر نویسنده به نظر می رسد ارزش نظرات متفاوت را تشخیص می دهد، قبول می کند که ممکن است اشتباه کنند و مایلند نظر خود را در پرتو شواهد جدید تغییر دهند.
این منجر به 54686 قضاوت در 18236 جفت متقاعد کننده-قاضی شد. در هر مورد، قاضی از وابستگی حزبی متقاعد کننده آگاه بود، اما هیچ اطلاعات دیگری مانند سن یا جنسیت متقاعد کننده به او داده نشد. با تجزیه و تحلیل داده ها، محققان به برخی الگوهای تحریک آمیز دست یافتند.
زنان و لیبرال ها استدلال های بهتری دارند
اولاً، زنان بدون توجه به حزب سیاسی خود یا با چه کسی صحبت میکنند، استدلالهای قانعکنندهتری نسبت به مردان مطرح کردند. این موضوع پس از کنترل چندین عامل دیگر، از جمله طول بحث آنها، میزان فروتنی ظاهری آنها، موضوعی که انتخاب کردند و نوع زبانی که استفاده کردند، صادق بود.
اگرچه زنان تمایل داشتند استدلال های طولانی تری بنویسند و از زبان کمتر مسلط استفاده کنند، اما این به طور کامل توضیح نمی دهد که چرا زنان همچنان به عنوان متقاعد کننده ترین استدلال ها غالب هستند.
لیز میگوید: «ما کاملاً از یافتن این اثر شگفتزده شدیم. ما میخواستیم قضات به جای اینکه بخواهند چیزی در مورد هویت شخص تصور کنند، روی محتوای بحث تمرکز کنند و آنها استدلالهای زنان را ترجیح دادند.»
لیز با اطمینان نمی داند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. او این فرضیه را مطرح میکند که زنان ممکن است در بحث بحث استراتژیکتر از مردان باشند، شاید بهتر بتوانند واکنش بالقوه شخص دیگری را پیشبینی کنند یا از لحنهای احساسی متفاوت با مخاطبان مختلف استفاده کنند.
او میگوید: «آنها ممکن است بیشتر از مردان به این فکر کنند که چه کاری میتوانند برای متقاعد کردن شخص دیگری انجام دهند.
اگرچه او نمی تواند آن را توضیح دهد، او معتقد است که یافته او تصادفی نیست. ماهیت آزمایش – که به روشی کاملاً طبیعی انجام شده است، با افرادی که صلاحدید زیادی در مورد آنچه در مورد آنها می نویسند، و با تعداد زیادی قاضی در دو طرف راهروی سیاسی – نشان می دهد که نتیجه گیری او در مورد متقاعدکننده تر بودن زنان معتبر است.
او می گوید: «من کاملاً مطمئن هستم که این تأثیر جنسیتی واقعی است. لیز میگوید، با این حال، در دنیای واقعی، زنان با تبعیض جنسیتی مواجه میشوند (برخلاف آزمایش، که جنسیت آنها فاش نشد)، به این معنی که در یک زمینه روزمره، تعصبات علیه آنها میتواند بر نحوه دریافت پیامهای دیگران تأثیر بگذارد.
او میگوید: «ادبیات (علمی) نشان میدهد که زنان با سوگیریهای جنسیتی زیادی روبرو هستند و به خاطر آن مجازات میشوند، بهویژه در این نوع حوزهها که به عنوان (شامل تفکر منطقی) تلقی میشوند.
هر کسی می تواند سعی کند متواضع باشد
آنها همچنین دریافتند که لیبرالها در مجموع قانعکنندهتر از محافظهکاران هستند – و همچنین کسانی که از نظر فکری فروتنتر بودند. این دو عامل به هم مرتبط نبودند: لیبرال ها احتمالاً با هم ارتباط دارند نه بر اساس این مطالعه و همچنین، نسبت به محافظه کاران، فروتنی فکری بیشتری دارند دیگران.
لیز فکر میکند منطقی است که یک استدلال متواضعانه از نظر فکری متقاعدکنندهتر باشد، زیرا مستلزم توانایی خود اندیشی و آگاهی از سوگیریهای خود است که میتواند به دیدگاهگیری و باز بودن بیشتر منجر شود. قبل از پژوهش نشان می دهد فروتنی فکری برای کاهش قطبیت سیاسی خوب است.
لیز میگوید: «وقتی مردم از موضع فروتنی بحث میکنند و اعتراف میکنند که 100% مطمئن نیستند و سایر توضیحات احتمالی را تصدیق میکنند، داوران به آن پاسخ میدهند. “زبان سیاه و سفید در یک استدلال کمتر متقاعد کننده است.”
از آنجایی که تغییر حزب سیاسی یا جنسیت چندان آسان نیست، برای اکثر مردم، بهترین راه برای متقاعدسازی، پرورش فروتنی فکری است. چطور می توانید این کار را انجام دهی؟ با خواندن شروع کنید خیر بزرگتریک صفحه ای است راهنمای فروتن تر شدن از نظر فکری.
این نتایج به لیز امیدوار است، به ویژه از زمان او تحقیقات گذشته نگاه کرد که چگونه برداشت های نادرست از دیدگاه های سیاسی می تواند قطب بندی را افزایش دهد. نه تنها نشان میدهد که برخی افراد بهتر میتوانند متقاعد شوند، بلکه، او خاطرنشان میکند، «قاضیها» در آزمایش او تلاش زیادی برای انجام وظیفه خود انجام دادند و سطوح بالایی از توافق در مورد آنچه که یک استدلال قانعکننده بود داشتند. به عبارت دیگر، آنها می توانستند با استدلال های مخالف منصفانه برخورد کنند. برای لیز، دانستن اینکه چه کسی میتواند استدلالهای خوب و متقاعدکننده ارائه کند، یک گام به جلو است.
[ad_2]
پاسخها