چگونه ترومای جمعی می تواند به نسل بعدی آسیب برساند
[ad_1]
اندرو کیم با ورود به بیمارستان وسیع آفریقای جنوبی، ذهن او را تند کرد. سال 2017 بود و کیم، در آن زمان، دانشجوی فارغ التحصیل انسان شناسی زیستی دانشگاه نورث وسترن، در حال تحقیق بود که چگونه استرس یک زن در دوران بارداری می تواند بر سلامت روان فرزندش تأثیر بگذارد. این یک کار هیجان انگیز با پیامدهای احتمالی بین المللی بود، از نوع معمایی تحقیقاتی با تصویر بزرگ که او مدت ها آرزوی حل آن را داشت.
ذهن او مملو از سؤالات بود: ضربه روحی یک مادر سیاهپوست آفریقای جنوبی از آپارتاید سه دهه قبل چگونه زندگی فرزندش را شکل می دهد؟ نژادپرستی، ستم سیستمی، و سایر مصائب چگونه ممکن است بر نحوه واکنش بدن و مغز یک فرد به استرس، بیماری و اختلالات روانی تأثیر بگذارد؟ و داستان های فردی ما در مورد بیماری روانی چه چیزی می تواند به ما بیاموزد؟
امروزه، کیم یک استادیار انسانشناسی زیستی در دانشگاه کالیفرنیا برکلی است که امیدوار است فهرست پروژههای تحقیقاتی در حال گسترش او الهامبخش مداخلات بهداشت روانی و بهبود زندگی مردم باشد – شاید حتی آنها را نجات دهد.
کار کیم آخرین کمک به الف زمینه تحقیقاتی با رشد سریع– ترومای بین نسلی – که نشان می دهد چگونه ترومای بزرگ ناشی از جنایاتی مانند هولوکاست در آلمان، نسل کشی بومیان آمریکا در ایالات متحدهو گرسنگی دسته جمعی در اوکراین چندین دهه بعد در خانواده ها اثر موجی دارد. محققان در زمینههایی از علوم اجتماعی گرفته تا پزشکی به طور فزایندهای علاقهمند به چگونگی تجلی اضطراب، افسردگی و استرس پس از سانحه از نسلی به نسل دیگر، سالها پس از پایان رسمی یک درگیری هستند. این کار، همراه با زمینه در حال رشد اپی ژنتیک، که به مطالعه چگونگی تأثیر رفتار و محیط ما بر بیان ژن میپردازد، در تلاش است تا ابتداییترین راههایی را برای تداوم این نوع عوامل استرسزا کشف کند.
محققان در سراسر جهان از قبل می دانند که یک انجمن وجود دارد. چالش آنها اثبات دقیق راههای انتقال این آسیبها و چگونگی تأثیر آنها بر سلامت روانی و سلامت جسمی امروزی افراد بوده است.
و در حالی که نژادپرستی تاریخی بر رشته انسان شناسی آویزان است، از کیم می پرسد: «به کار بردن این درس ها در رشته خودمان چگونه است؟ . . برای دگرگون کردن علمی که زمانی به یک عمل علمی بسیار نفرت انگیز کمک می کرد؟»
در او مطالعه اخیرا منتشر شده که در مجله روانشناسی و روانپزشکی کودککیم و همکارانش دریافتند که قرار گرفتن در معرض تبعیض و خشونت قبل از تولد در طول رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی، مشکلات سلامت روانی را در میان کودکان متولد شده از مادران جوانتر و جوانانی که خانوادهشان بهویژه استرسزا بودند، پیشبینی میکند.
به عبارت دیگر، استرس بیشتر بر مادری که میترسید دستگیر یا کتک بخورد، ممکن است به فرزند متولد نشدهاش آسیب برساند که تا سالهای نوجوانی یا جوانی آن فرزند ادامه داشته باشد.
Kim’s یکی از اولین پروژه های تروما بین نسلی است که اثرات روانپزشکی طولانی مدت استرس دوران بارداری را در اوایل بزرگسالی در کشوری با درآمد کم و متوسط ارزیابی می کند که گاهی اوقات به عنوان کشور در حال توسعه از آن یاد می شود. به گفته کیم، این همچنین یک نیاز آشکار برای رسیدگی به میراث استعمار و آسیب های تاریخی برای جلوگیری از نابرابری های سلامت روان در آینده را مورد توجه قرار می دهد.
او گفت که با توجه به علاقه فعلی به ترومای بین نسلی، روایت شخصی یک فرد که فراتر از تحقیقات فنی و عینی بیولوژیکی است، می تواند کمک زیادی به حذف روایت های مخرب کند.
اصلیترین در میان این دروغها، این استدلال است که ما زندانیهای گذشته خود هستیم – چیزی که کیم گفت هم اشتباه است و هم این نکته را نادیده میگیرد که باید بر مداخلات پایدار برای برهم زدن چرخه تروما تمرکز شود.
کیم گفت: «من واقعاً میخواهم این موضوع را به عنوان یک موضوع سلامت و عدالت اجتماعی در نظر بگیرم. “به عنوان یک فرآیند بالقوه انتقام برای افرادی که به طور تاریخی تحت تأثیر سیستم های ظلم و ستم قرار گرفته اند.”
“دیگری بودن در جامعه من”
کیم در سنین جوانی متوجه شد که خارجی بودن به چه معناست.
کیم که در شهر نیویورک از پدر و مادری که از کره جنوبی به ایالات متحده مهاجرت کرده بودند به دنیا آمد، زمانی که او پنج ساله بود و خانواده اش به آتن، جورجیا نقل مکان کردند. او گفت که اواخر دهه 1990 بود، اما سایه نژادپرستی در آنجا ظاهر شد. او یکی از معدود بچههای آسیایی-آمریکایی در سیستم مدرسه آتن بود و خانوادهاش جزو معدود خانوادههای آسیایی در شهر بودند.
کیم خیلی زود فهمید که نمی تواند نژاد و قومیت خود را نادیده بگیرد. او گفت که اکنون که در مورد آن فکر میکند، دیدگاه بیرونیاش ممکن است در واقع علاقه او را به علم، زیستشناسی و جامعه برانگیخته باشد، کنجکاویی که پدرش، یک متخصص ژنتیک را دنبال میکند. هنگامی که او در دبیرستان پیشرفت کرد، کیم گفت که شروع به پرسیدن سؤالات بلندتری کرد مانند: “محیط چگونه فیزیولوژی انسان را شکل می دهد؟” و “چگونه ممکن است شکل دهد که ما بزرگ شویم؟”
کیم گفت: «من فکر میکنم قطعاً نتیجه «دیگری» بودن در جامعه غیردیگرانم، ایجاد آگاهی بیش از حد از تجربهام و درک دیگران از من بود. “دوفرهنگی بودن به من اجازه داد تا منعکس کننده باشم و این نسبیت فرهنگی را ایجاد کنم، این توانایی را برای درک باورها و اعمالم بر اساس دو فرهنگم.”
کیم پس از اتمام تحصیلات خود در مقطع کارشناسی در دانشگاه اموری، در نورث وسترن تحصیل کرد و در آنجا انسان شناسی زیستی و پیامدهای سلامتی ستم اجتماعی را مطالعه کرد.
در سال 2017، کیم به ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی، برای انجام کارهای میدانی مقدماتی با واحد تحقیقاتی مسیرهای توسعه برای سلامت در دانشگاه ویتواترزند پرواز کرد. او در بیمارستان سووتو با محققانی ملاقات کرد که سالها روی آن کار کرده بودند مطالعه تولد تا 30 سالگی، یک پروژه عظیم، طولانی مدت و در حال انجام که بیش از 3000 زن باردار را در روزهای رو به زوال آپارتاید، سیستم خشونت نژادی و سیاسی آفریقای جنوبی از سال 1948 تا اوایل دهه 1990 ثبت نام کرد. سه نسل از برخی خانوادهها که بررسیهای مکرر را تکمیل کردهاند، همچنان بخشی از این مطالعه هستند، بزرگترین مطالعه همگروهی تولد در آفریقا.
کیم و همکارانش با استفاده از دادههای مربوط به 304 جفت مادر-کودک از آن مطالعه، مجموعهای از تجزیه و تحلیلهای آماری از دادههای نظرسنجی را برای بررسی چگونگی تجلی استرس و ضربه در دوران بارداری در دوران نوجوانی-زمانی از زندگی که احتمال بروز بیماریهای روانی بیشتر است- انجام دادند.
آنها میخواستند بررسی کنند که چگونه فرآیندهای بیولوژیکی شامل هورمونهای استرس و سیستم ایمنی، تروما را از نسلی به نسل دیگر تسهیل میکند. آنها تعجب کردند که چگونه اثرات استرس دوران آپارتاید در کودکان چندین دهه بعد ظاهر شد؟ آیا آن عوامل استرس زا در میزان ابتلا به بیماری های روانی نقش داشته اند؟ و شاید مهمتر از همه، جبران خسارت و عدالت ترمیمی چگونه می تواند به ترمیم آسیب کمک کند؟
او گفت که با دانستن این جزئیات، دانشجویان و محققان می توانند دسترسی افراد را به خدمات بهداشت روان منطقه ای، از جمله افرادی که از آسیب بین نسلی رنج می برند، بهبود بخشند.
به گفته کیم، پروژهای که قرار بود یک پروژه 9 ماهه باشد که به طور جدی در سپتامبر 2019 راهاندازی شد، به دلیل تاخیرهای تحقیقاتی ناشی از بیماری همهگیر و محدودیتهای سفر تا دو سال و نیم طول کشید.
اما نتایج قانع کننده بود.
آنها دریافتند که قرار گرفتن در معرض استرس بیشتر در دوران آپارتاید مستقیماً با شیوع بیشتر بیماری روانی در کودک مرتبط نیست. این جزئیات با بسیاری از کارها در مورد استرس قبل از تولد و ترومای بین نسلی که به طور کلی رابطه مستقیمی بین چنین استرس و عوارض روانپزشکی پیدا کرده است، در تضاد است.
اما این بدان معنا نیست که آنها چیزی پیدا نکرده اند.
سن مادر، همراه با ناملایمات گذشته خانواده، اثرات سلامت روان را به طور قابل توجهی تعدیل کرد. کیم گفت، به عبارت دیگر، کودکانی که از مادران جوانتر متولد میشوند و ترس عمیقی از زندانی شدن یا بدرفتاری داشتند، شیوع بالاتری از بیماری روانی نشان دادند. این مورد حتی پس از کنترل متغیرهای کلیدی جمعیت شناختی و اجتماعی-اقتصادی، که به طور گسترده برای توضیح انواع پیامدهای جوانان در نظر گرفته می شود، وجود داشت.
کیم دریافت که مادران آیندهای که استرسهای خاصی را تجربه میکنند، ممکن است فرزندان متولد نشده خود را نسبت به واکنشهای روانشناختی ناسالم نسبت به استرس حساس کنند و خطر ابتلا به بیماریهای روانپزشکی را در آنها افزایش دهند.
او گفت: «یافتههای ما شواهد اولیهای را ارائه میدهد که رشد جنین ممکن است یک دوره حساس مهم برای خطر بیماریهای روانپزشکی آینده در بین کودکانی باشد که در اواخر نوجوانی و بزرگسالی دچار استرس روانی اجتماعی میشوند.»
کیم گفت، این یک یافته شگفتانگیز بود. با توجه به شرایط آشفته و خشونت آمیز تحت آپارتاید، و تحقیقات قبلی در مورد تأثیرات ترومای بین نسلی، او فکر می کرد منطقی به نظر می رسید که تأثیر قابل توجهی در جفت مادر و فرزند وجود داشته باشد.
کیم گفت: «با این حال، 18 سال زمان زیادی است و این اثرات دوران بارداری میتواند در طول زندگی از بین برود. با توجه به کار قوم نگاری، یافته های مربوط به سن مادر تعجب آور نبود. اما یافتههای حساسسازی استرس شگفتانگیز بود، زیرا مطالعات کمی شواهدی را برای حساسیت به استرس ناشی از استرس دوران بارداری شناسایی کردهاند.
ترسیم مسیری در جستجوی معنای عمیق تر
از نظر کیم، یافتهها بر نیاز به کاوش فراتر از نظرسنجیها و دادهها تأکید میکند. اینجاست که دیدگاه انسانشناختی و علاقه او به مصاحبه با مردم برای ساختن روایتهای غنی میتواند به افزودن لایههایی به این رشته تحقیقاتی اغلب فنی ترومای بین نسلی کمک کند.
کیم گفت، برای مثال موردی را در نظر بگیرید که کیم با یک مادر و دختر با روابط تیره مواجه شد. در نگاه اول، آزمایشهای بیولوژیکی ممکن است نشانهای از تروما نباشد. اما مصاحبه های عمیق نشان داد که مادر مجبور شد از خانه روستایی خانواده به یک منطقه شهری پرجمعیت نقل مکان کند. او دخترش را ترک کرد تا توسط مادربزرگ بزرگی که به شدت درگیر مبارزه با ظلم بود بزرگ شود. مادربزرگ به فعالان ضد آپارتاید پناه داد و حتی به نوه جوان خود نحوه مبارزه را آموزش داد.
نوه دختری مانند مادربزرگش شور سیاسی و مرکز اخلاقی قوی داشت. در همین حال، مادر کودک از سیاست های رادیکال روی برگرداند. و همه در معرض درجاتی از آسیب های ناشی از آپارتاید قرار گرفتند که باعث ایجاد شکاف خانوادگی در سراسر کشور شد – شکافی که نباید نادیده گرفته شود.
کیم گفت: «وقتی به نحوه تجلی ترومای بین نسلی فکر می کنید، فقط این تجسم بیولوژیکی استرس یا تروما نیست که به صورت بیولوژیکی از طریق اپی ژنتیک یا هورمون ها جاسازی می شود. “این یک داستان بسیار پیچیده تر و، صادقانه، سیاسی است.”
کیم دریافت که مادران نوجوان در مطالعه تحقیقاتی خود نیز در نتیجه زایمان در سنین پایین با شرم و ننگ مواجه میشوند – ننگی که از بخشهای مختلف زندگی آنها، از جمله اعضای خانوادهشان، جامعه و حتی آنها سرچشمه میگیرد. پرستاران در بیمارستان
کیم گفت که اختلاط قوم نگاری با آزمون های آماری بسیار نادر است. اما بسیار ارزشمند است.
او درباره تصمیم خود برای ترکیب این دو روش گفت: “من به نوعی مسیر خودم را ترسیم می کردم.” و او را به یک نکته مهم سوق داد که در آفریقای جنوبی و فراتر از آن اعمال میشود: دورههای پایدار ایمنی و امنیت اقتصادی میتواند تأثیرات پایداری بر سلامت داشته باشد، به همین دلیل است که برای متخصصان پزشکی بسیار مهم است که از قدرتهای اجتماعی-سیاسی مؤثر آگاه باشند. زنان و افراد به حاشیه رانده شده به طور گسترده تر.
https://www.youtube.com/watch?v=02KicFbJp90
با توجه به اینکه تروما نیاز به مداخلات با کیفیتی مانند درمان و دارو دارد. گزینه ها اغلب به شدت کمبود دارند. کیم گفت، تنها 8 درصد از افرادی که در آفریقای جنوبی نیاز به مراقبت های روانپزشکی دارند، آن را دریافت می کنند. او افزود که در ایالات متحده اندکی بهبود یافته است، اگرچه شکاف های عمده در سیستم مراقبت بهداشت روانی پربار و کمبود منابع باقی مانده است.
کیم هیچ کمبودی در ایدههای پروژه تحقیقاتی آینده ندارد و وقتی از او میپرسند که چه چیزی در آینده چیست، خندهای خشمگین میکند: مجموعهای از گزارشها در مورد استراتژیهای مقابله کارکنان مراقبتهای بهداشتی در طول همهگیری، قطعهای در مورد تأثیرات سلامتی این بیماری همهگیر بر بیماران، و پروژهای در مورد آسیب بین نسلی مربوط به سیاست های دولت ایالات متحده برای جدایی کودکان.
کیم گفت که راه حل ها در قلب کار او قرار دارند.
آنها آنجا هستند. فقط سوال پرسیدن درست است.
کیم گفت: «فقط به این دلیل که در گذشته آسیب دیدهایم، به این معنا نیست که تا آخر عمر آسیب دیدهایم.»
این مقاله در ابتدا در تاریخ منتشر شده است اخبار برکلی. را بخوانید مقاله اصلی.
[ad_2]
پاسخها