یافتن خرد خلاق با جستجوی کمتر

ریسا میکنبرگ (1996) ایده درخشانی برای یک کتاب داشت: جمع آوری حکمت زندگی از زبان رانندگان تاکسی شهر نیویورک. همانطور که او در مقدمه کتاب نوشت، “رانندگان تاکسی نیویورک در دسترس ترین منبع حقیقت و حکمت در جهان هستند” و این ویژگی که بسیاری از این راننده ها در کشورهای دیگر رشد پیدا کرده اند و بالنده شده اند، که این موضوع دیدگاه های به دست آمده در تاکسی سواری را غنی تر کرده است.

یکی از نقل قول های مورد علاقه من از کتاب او از یک راننده تاکسی است که این بینش شگفت انگیز زندگی را به اشتراک گذاشته است: “من بیشتر از آنچه در اطرافم می گذرد می بینم، چون نگران یافتن جای پارک نیستم.” به عبارت دیگر راننده تاکسی با نگاه کمتر، بیشتر می بیند.

بینایی معمولاً در میان حواس ما در به دست آوردن اطلاعات از محیط هایمان نقش اصلی را دارد. اغلب حواس دیگر را نادیده می گیرد، اصطلاحی که به عنوان «تصویر بصری» شناخته می شود. ساختار مغز انسان به گونه ای است که فضای بیشتری نسبت به سایر حواس به بینایی اختصاص داده شده است، و همانطور که پومرانتز (2020) می گوید، «ما قویتر از آنچه که می شنویم، می بوییم، لمس میکنیم و میچشیم، تحت تاثیر آنچه که می بینیم هستیم.».

عمل ventriloquist یا شکم گویی یک مثال خوب است: شکم گوها ها همزمان برای خود و بجای آدمک هایشان صحبت می کنند. با این حال، در این «اثر شکم گویی»، مردم در حالی که «صحبت می‌کند» به آدمک نگاه می‌کنند، و به خوبی می‌دانند که این کلمات در واقع از طرف ventriloquist می‌آیند (انجمن روان‌شناسی آمریکا، nd).

روش‌هایی که در آن «دیدن» ما بر تفکر ما تأثیر می‌گذارد، به‌ویژه زمانی که سعی می‌کنیم خلاقانه فکر کنیم. نقل قول راننده تاکسی به این نکته اشاره می کند: با از بین بردن استرس ناشی از یافتن جای پارک، توجه ما متمرکزتر می شود و بیشتر «می بینیم».

هنگام جستجوی ایده‌های خلاقانه، مردم اغلب «موهبت های غیر منتظره‌ را نادیده می‌گیرند» (Michalko, 2001, p. 228). از آنجایی که تمرکز اشخاص روی جای پارک یافت نشدنی هدر می رود؛ همزمان فواره زیبای کنار جاده، یک مکان دیدنی معروف، یا حتی صحنه زیبای حضور مردم و شادی آن ها را از دست می دهند.

همانطور که میکالکو (2001) اشاره کرد، الکساندر فلمینگ اولین کسی نبود که نحوه رشد کپک را از کلونی های قابل مشاهده کشف کرد بلکه به خاطر اینموضوع موفق به کشف به این عظمت شد که دانشمندان دیگر به این موضوع فکر نکرده بودند. با این حال، فلمینگ برای توجه و بررسی احتمالات وقت گذاشت. کنجکاوی او به جای جستجوی جای پارک فرضی، چیز دیگری را دید که منجر به اختراع پنی سیلین نجات بخش شد.

برای تقویت خلاقیت، یک ایده این است که دید خود را “آهسته” کنید و شروع به دیدن چیزهایی کنید که با عدم هوشیاری شما تابحال نادیده گرفته شده اند. در حین این آهستگی شاید شما هم یک جای پارک هم نصیب شما شد.

منبع Psychology Today

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *