105 مثال واگویه‌ های منفی که شما را عقب نگه می دارد

جالب نیست که ما معمولاً به راحتی از دیگران تعریف می کنیم و وقتی انرژی و اعتماد به نفسشان پایین است آنها را بالا می بریم؟ با این حال، بدترین منتقد خودمان هستیم زمانی که از اهداف خود در زندگی کوتاه می آییم.

در این مواقع باید خودمان را تحسین کنیم و ادامه دهیم. چون صحبت منفی با خودمان تنها احساسات منفی ما درباره شکست‌هایمان را تقویت می‌کند. علاوه بر این، این باعث می‌شود که از دستیابی به رویاهایی که به شدت می‌خواهیم در زندگی برسیم، بازداشته شویم.

خودگویی منفی چیست؟

خودگویی منفی دیالوگی است که در ذهنمان تکرار می کنیم و ممکن است مانع رسیدن ما به پتانسیل کامل و باور به خودمان شود. این هر فکری است که فرد و توانایی او را برای دستیابی به اهدافش به طور مثبت و با اطمینان به حداقل می رساند.

برخلاف جوک های رایج، شما دیوانه نیستید که با خودتان صحبت کنید. در واقع تمامی انسان ها با خودشان صحبت می کنند. اما روشی که شما با خودتان صحبت می کنید بسیار مهم است.

همانطور که مراقب صحبت های خود با همسر، فرزندان، همکاران و حتی غریبه ها هستید، باید مراقب نحوه صحبت خود نیز باشید. زیرا گفتگوی منفی با خود پیامدهای زیانبار زیادی به بار خواهد آورد. از جمله

کلمات منفی اغلب آنچه را که قبلاً کسی در مورد ما گفته است تقویت می کند. این کلمات می‌تواند از دهان هر کسی بیرون آمده باشد، از جمله والدین توهین‌کننده، معلم بدخلق، مربی نه چندان خوب یا چیزهای آزاردهنده‌ای باشد که همسالانمان به ما گفته‌اند. در هر صورت، آنچه از همه مهمتر است این است که ما درباره خودمان چه اعتقادی داریم.

من یک بچه چاق بودم که بزرگ شدم و به من گفتند که برای بازی بسکتبال خیلی چاق هستم. با این حال، من این ورزش را دوست داشتم و زمانی که در مدرسه نبودم از روشنایی روز تا تاریکی آن را به صورت دیوانه وار انجام می دادم.

من مهارت و توانایی بیشتری نسبت به همکلاسی هایم داشتم و حتی زمانی که هنوز در دبیرستان بودم در مسابقات تیراندازی برای دبیرستان برنده شدم. علاوه بر این، از کودکی در تیم های بزرگسال بازی می کردم.

اکنون به جایی رسیده ام، در تلاش برای شکستن اعتماد به نفس من، اگر کسی سعی کند وزن من را به عنوان دلیلی که هرگز موفق نمی شوم، نشان دهد، به جای اینکه اجازه بدهم منفی گرایی من را دلسرد کند، از آن به عنوان سوخت برای اثبات اشتباه مخالفان استفاده کردم.

اگرچه هرگز به صورت حرفه ای بسکتبال بازی نکردم، اما بسیاری می گویند من بهترین بسکتبالیستی هستم که تا به حال از نزدیک دیده اند. من توانستم به دیگران الهام ببخشم و به آنها یاد بدهم که چگونه بازی کنند.

شما رویاهای بزرگ و برنامه های زندگی شگفت انگیزی در درون خود دارید. باید یاد بگیرید که سخنان متنفران را تقویت نکنید بلکه آن را به سوخت تبدیل کنید. شما شاید ندانید وقتی کسی را تشویق می کنید در واقع به تحقق رویاهای او کمک می کنید.

بسیاری از ما نظرات مثبتی را که به ما گفته می شود را نادیده می گیریم، به خودمان برچسب منفی می زنیم و تصور می کنیم که دیگران نیز نسبت به ما احساس منفی دارند. علاوه بر این، ما چیزهای مثبت و مفید را می گیریم و آنها را تعهد می کنیم.

بنابراین به جای گفتن “من می خواهم سالم تر باشم.” در عوض، ما می گوییم: “من باید سالم تر شوم.” که استرس و تعهدی را به سالم‌تر شدن اضافه می‌کند که قبلاً وجود نداشت.

علاوه بر این، خودگویی منفی ناشی از نیاز به تایید دیگران برای تایید ماست. علاوه بر این، وضعیت فعلی ما را رد صلاحیت می کند و در کل بدبین است. به عنوان مثال، ما هرگز به لیوان نیمه پر بلکه نیمه خالی نگاه نمی کنیم.

در نهایت، ما مجبور نیستیم افرادی که منفی گویی می کنند را در حلقه درونی خود نگه داریم. بسیاری از اوقات، برای اینکه خودگویی منفی وارد نشود، ما باید اطراف خود را با افرادی احاطه کنیم که انگیزه و اشتیاق مشابه ما به سمت موفقیت دارند.

به این ترتیب، می‌توانیم همدیگر را تشویق کنیم و وقتی آن روزهای بد را داریم و وسوسه می‌شویم که منفی‌ها را تکرار کنیم، همدیگر را تشویق کنیم.

105 مثال خودگویی منفی که شما را عقب نگه می دارد

1. فایده ای ندارد.

2. خیلی احمق هستم.

3. هرگز هیچ کاری را درست انجام نمی دهم.

4. همیشه چیزهای اشتباهی می گویم.

5. آنقدر باهوش نیستم.

6. من نمی توانم آن را به خوبی دیگران انجام دهم.

7. من فقط شانسی برای شانس ندارم.

8. گاهی آرزو می کنم ای کاش هرگز به دنیا نمی آمدم.

9. هر چیزی را که لمس می کنم تبدیل به زباله می شود.

10. به نظر نمی رسد کاری انجام دهم.

11. از زندگیم متنفرم

12.  فقط برای این کار کوتاهی نمی کنم.

13. زندگی من همیشه درهم و برهم است.

14. خیلی زشتم! هیچ کس من را جذاب نخواهد یافت.

15. تا زمانی که ازدواج نکنم هرگز خوشحال نخواهم شد.

16.  از شکست خسته و بیزارم.

17. بدترین ایده ها را دارم.

18. خیلی آدم وحشتناکی هستم.

19. فقط وقتی مقداری پول در جیبم بیاید، خوشحال خواهم شد.

20. خیلی خلاق نیستم.

21. می دانم که هیچ کاری انجام نمی دهم.

22. هر چه می خورم تا کمرم می رود.

23. امروز فقط روز من نیست.

24. هرگز قادر به خرید چیزهای گران قیمت نخواهم بود.

25. من از قبل می دانم که نمی توانم این کار را انجام دهم.

26. من کی یاد خواهم گرفت؟

27. فقط فکر کردن به آن باعث می شود شکمم بد شود.

28. کاملا از فرم خارج شده ام.

29. انرژی قبل ها  را ندارم.

30. اگر بدشانسی نبود، اصلاً شانس نداشتم.

31. همیشه اتفاقات بد برای من می افتد.

32. همه چیز همیشه هر بار به یک شکل تمام می شود.

33. چیزهای مشابه، روز متفاوت.

34. کاش می توانستم ناپدید شوم و دیگر برنگردم.

35. زندگی من آتش سطل زباله است.

36. استعداد موفقیت ندارم.

37. هیچ کس مرا دوست نخواهد داشت.

38. منتظر افتادن روی کفش هستم.

39. چاق و زشت هستم.

40. هیچ کس اهمیت نمی دهد که من چه می کنم.

41. از روشی که هر چیزی روی من قرار می گیرد، خوشم نمی آید.

42. کاش من هم مثل شما لاغر به نظر می رسیدم.

43. اراده ای برای تغذیه سالم تر ندارم.

44. احساس می کنم خیلی پیر هستم.

45. هیچ کس هرگز جذب من نمی شود، به این شکل.

46. ​​برای ورزش خیلی تنبل هستم.

47. دیگران خیلی بهتر از من هستند.

48. به اندازه دیگران اعتماد به نفس ندارم.

49. هر بار که تلاش می کنم غرق می شوم.

50. من آنقدر باهوش نیستم که بتوانم راه حل ارائه دهم.

51. هیچ کس نمی خواهد نظر من را بشنود.

52. دیگر هیچ مرد/زن خوبی وجود ندارد، پس همیشه مجرد خواهم بود.

53. او برای من بیش از حد خوب است.

54. همیشه جلوی جمعیت یخ می زنم.

55. کاملاً در انتهای صف هستم.

56. واقعا از شغلم متنفرم.

57. دیگر نمی توانم این را تحمل کنم.

58. اگر وقت بیشتری داشتم.

59. با کلمات خوب نمیتوانم کار کنم.

60. من بار زیادی به دوش می کشم.

61. اون شخص بالاتر از سطح من است.

62. همیشه آسیب می بینم.

63. هیچ راهی وجود ندارد که بتوانم آنها را ببخشم.

64. در رابطه موفق نیستم.

65. فاقد استعداد برای انجام کارهایی هستم که دیگران انجام می دهند.

66. مطلوب نیستم.

67. پیر و تنها خواهم مرد.

68. هیچ چیز هرگز درست نمی شود.

69. حتی لیاقت دوست داشتن خودم را ندارم.

70. آیا زندگی می تواند از این چیزی که هست بدتر هم بشود؟

71. اگر این کار را انجام ندهم، یک شکست کامل هستم.

72. یک بازنده کامل هستم.

73. از انجام این کار بسیار ناامید و خسته هستم.

74. نمی توانم از آنچه در مورد من می گویند استفاده کنم.

75. چرا تیز و زیرک نیستم؟

76. من برای پیدا کردن شریک زندگی خیلی پیر هستم. اصلاً چه کسی مرا می خواهد؟

77. من دیگر نمی توانم این را تحمل کنم. من تسلیم می شوم!

78. از بودن در کنار مردم متنفرم. میدونم دارن منو قضاوت میکنن

79. من هرگز ثروتمند نخواهم شد. من نمی دانم چگونه پولم را مدیریت کنم.

80. من از زندگیم خیلی متنفرم! من دیگر نمی خواهم اینجا باشم.

81. من همیشه شرکای اشتباهی را انتخاب می کنم. چه بلایی سرم اومده

82. طاقت ندارم در آینه به خودم نگاه کنم. منظره زیبایی نیست

83. چرا هر روز زندگی من اینقدر سخت است؟ من خیلی احساس ناامیدی می کنم!

84. من آنقدر دست و پا چلفتی هستم که نمی توانم هیچ کاری را درست انجام دهم!

85. این کار نمی کند. بهتر است تا زمانی که جلوتر هستم دست از کار بکشم.

86. زندگی من روز به روز بدتر می شود.

87. هر بار که چیزی برای من خوب پیش می رود، اتفاق بدی می افتد.

88. داشتن ذهنیت مثبت چه فایده ای دارد؟ زندگی من هنوز تلخه!

89. من از رانندگی متنفرم. من همیشه احساس می کنم در نهایت در یک تصادف وحشتناک خواهم بود.

90. من به گند زدن ادامه می دهم با اینکه بهتر می دانم.

91. من خیلی جوان و بی تجربه هستم که نمی توانم مردم مرا جدی بگیرند.

92. این منطقه قوی من نیست. من قبل از اینکه تلاش کنم شکست خواهم خورد.

93. تمام زندگی من بهم ریخته است و نمی دانم چگونه آن را درست کنم.

94. من هرگز شغلی پیدا نمی کنم. هیچ کس نمی خواهد من را استخدام کند.

95. روز من هرگز مثمر ثمر نیست مگر اینکه قهوه ام را بخورم.

96. از شغلم متنفرم. اصلا چه کسی کار را اختراع کرد؟

97. من برای این کار ساخته نشده ام. میدونم که اخراجم میکنن

98. حوصله انجام آن کار را ندارم.

99. دست و پا چلفتی ترین آدم روی کره زمین احتملا باید من باشم.

100. امروز هم یک روز وحشتناک دیگر خواهد بود.

101. همیشه تصمیمات بدی می گیرم.

102. این کار چه فایده ای دارد؟ من که از قبل می دانم که این کار درست نمی شود.

103. هیچ کس مرا نمی بیند، نمی شنود و به من احترام نمی گذارد. انگار نامرئی هستم

105. من نمی توانم صبر کنم تا بمیرم. زندگی مزخرف است! موفق نخواهم شد. 

 

افکار نهایی در مورد مثال های خودگویی منفی

اگر با خودمان صادق باشیم، بسیاری از این مثال های خودگویی منفی در مورد ما صدق می کند.

البته، هیچ یک از ما در برابر احساس تأسف برای خود مصون نیستیم وقتی همه چیز آنطور که می‌خواهیم پیش نمی‌رود… اما صحبت منفی در مورد خودمان مانند این است که هوای لاستیک‌های ماشین‌مان را بیرون بیاوریم و سپس سعی کنیم برای رانندگی کنیم. مسلما خیلی دور نخواهیم شد…

علاوه بر این، خودگویی منفی ما را از کار کردن با پتانسیل کامل خود باز می دارد. همانطور که می بینید، ما می توانیم خودگویی منفی را به اشکال مختلف داشته باشیم.

با این حال، همانطور که گفته اند، “شما نمی توانید یک پرنده را از پرواز بالای سر خود متوقف کنید، اما می توانید از ساختن لانه اش در موهای خود جلوگیری کنید.”

پرندگانی که بالای سر شما پرواز می کنند افکار شما هستند. شما نمی توانید جلوی آمدن آنها را بگیرید. چه آنها افکار خود شما باشند و چه افکاری که دیگران به شما ابراز می کنند. آن پرندگانی که در موهای شما لانه می سازند همان افکاری هستند که در سر (ذهن) شما ساکن می شوند.

لازم نیست جایی در ذهن خود به منفی بافی بدهید. بنابراین، مراقبه کنید و به آنچه مثبت و خوب است فکر کنید در مورد شما و وضعیت شما بعد، ببینید در سفر خود از جایی که زمانی شروع کرده اید، چقدر جلو آمده اید .

سرانجام، اطراف خود را با تأثیرات مثبت احاطه کنید. اگر در نبرد ذهنی پیروز شوید و چیزهایی را که به خودتان می گویید مدیریت کنید، قادر به انجام هر کاری هستید.