۷ عادت که شما را قوی نگه می‌دارد (حتی وقتی همه چیز اشتباه می‌شود)

برای اکثر ما اتفاق افتاده است که با وجود بهترین نیت ما، چیزها به طرز وحشتناکی اشتباه می شود. فقدان های دلخراشی متحمل می‌شوید، مرتکب اشتباهی وحشتناک می‌شوید، یا بر اثر جراحت چشم‌تان می‌خورد.

در کمال ناباوری ذهن شما فریاد می زند: «صبر کن. چی شد؟” و سپس، “نه، نه، نه، این نمی تواند اتفاق بیفتد.”

پس از شوک اولیه، زمانی که افزایش هورمون های استرس فروکش کرده است، شما متوجه است که بله، اتفاقات بر خلاف انتظارتان افتاده است.

و نمی توانید فکر نکنید که: « چطور ممکن است این اتفاق بیفتد؟ این عادلانه نیست. من نمی توانم آن را تحمل کنم. چرا من؟ چرا حالا؟ چطور از این وضعیت عبور خواهم کرد؟»

ذهن شما به چرخش و پرسش مبتلا می شود و شما  احساس اضطراب  و استرس خواهید کرد.

خب، اینها برای من هم اتفاق افتاده است، من و همسرم خیالمان راحت شد که بالاخره پس از هشت روز دوری از خانه و یک سفر طاقت فرسای پانزده ساعته بازگشت، ساعت 1 صبح چهارشنبه به خانه رسیدیم.

اما به محض اینکه در ورودی را باز کردم، متوجه شدم که چیزی به طرز وحشتناکی اشتباه است. گربه دوست داشتنی من تیفانی به استقبال من آمده بود، اما به روش همیشگی اش خرخر نمی کرد.

او با ناراحتی زوزه می کشید، طوری که من تا به حال نشنیده بودم. “صبر کن. چی؟ چه مشکلی وجود دارد؟» به داخل خانه دویدم و شواهدی پیدا کردم که یکی از بدترین کابوس های من را تایید می کرد.

مراقب حیوان خانگی قابل اعتماد و قدیمی من برای مراقبت از تیفانی حضور نداشت. گربه ی شانزده ساله ی نازنین من هشت روز بود که بدون غذا، آب و داروی قلب در خانه تنها بود. او چطور هنوز زنده بود؟

به عنوان یک دوستدار فداکار حیوانات، دیدن ضربه های روحی تیفانی و متعاقب آن زوال جسمی و روحی برای من دلخراش بوده است. در این تجربه، افکار منفی، عصبانی و ناامیدکننده زیادی داشته ام که در این مورد برای جلب توجهم رقابت می کردند. و من قطعا با این تجربه احساس ضعف کردم.

اما توانستم، آگاهانه به عادت هایی که در طول زمان ایجاد کرده بودم برگردم و صرف نظر از آنچه در زندگی ام ظاهر می شود، خود را قوی نگه دارم.

1. از قدرت انتخاب خود استفاده کنید.

مهم نیست در چه شرایطی هستید،  شما قدرت انتخاب مسیر و توان انتخاب نحوه استفاده از انرژی خود را دارید. شما می توانید انتخاب کنید که انرژی خود را در راه های مثبت، سازنده یا در راه های منفی و مخرب استفاده کنید. در هر صورت، انتخاب هایی که اکنون انجام می دهید آینده شما را تعیین می کند.

مثلا من به محض اینکه درب ورودی را باز کردم و رنج تیفانی را دیدم، باید چند انتخاب می کردم. می‌توانستم انتخاب کنم که ویران، پریشان و افسرده بمانم. یا انتخاب کنم، معجزه‌ای را که گربه‌ام هنوز زنده بود را در آغوش بگیرم و به خودم قدرت بدهم تا به او توجه محبت آمیزی که شایسته اش بود را بدهم.

تمرین کنید تا انرژی خود را در جهت های مثبت متمرکز کنید تا زمانی که تبدیل به یک عادت شود. هنگامی که این کار را انجام داد، شما قدرت بیشتری خواهید داشت و مشکلات کمتری را در زندگی خود تجربه خواهید کرد. شما احساس خواهید کرد که عمداً زندگی می‌کنید و مسئولیت هدایت خود را به عهده می‌گیرید نه اینکه زندگی را به عنوان چیزی که برای شما اتفاق می‌افتد نگاه کنید.

2. آنچه هست را بپذیرید، مهم نیست چه باشد.

تمرین کنید که از نظر ذهنی به آنچه اتفاق می افتد به عنوان خوب یا بد برچسب نزنید . بیخیالش شوید. پذیرفتن آنچه هست به جای قضاوت در مورد آن اتفاق، شما را در حالت عدم مقاومت درونی قرار می دهد. با پذیرش شما هنوز هم می توانید اوضاع را تغییر دهید، اما نگرش آرام تری دارید و هر اقدامی که برای بهبود وضعیت خود انجام می دهید مؤثرتر است.

من قطعا در ابتدا شرایط تیفانی را وحشتناک ارزیابی کردم. اما با پذیرش سریع موقعیت به جای عصبانی شدن در برابر آن، تمام انرژی ذهنی و شهودی من در دسترس بود تا بفهمم او به چه چیزی بیشتر نیاز دارد تا بتوانم فوراً به او کمک کنم.

به جای مقاومت در برابر آنها، به همه چیز اجازه دهید همانطور که هستند باشند. هنگامی که این به یک عادت تبدیل شد، خواهید دید که با آرامش به راه حل های موثری برای مشکلاتی فکر می کنید که قبلاً طاقت فرسا بودند.

3. سپاسگزار باشید.

علاوه بر بهبود زندگی روزمره، یافتن  چیزهایی که باید بابت آنها سپاسگزار باشید، می‌تواند به شما کمک کند دیدگاه وسیع‌تری پیدا کنید که این دیدگاه به شما یاری می‌ رساند که کمتر تحت تأثیر شرایط سخت قرار بگیرید و با شرایط سخت بهتر کنار بیایید.

یک گربه هشت پوندی شانزده ساله با بیماری قلبی به راحتی می توانست از چنین ضربه ای بمیرد. بنابراین من سه چیز برای شکرگزاری آن شب داشتم.

اول، تیفانی هنوز زنده بود. دوم، من به موقع به خانه رسیدم تا او را نجات دهم و سوم، از اینکه پرستار حیوان خانگی ام به من یاد داده بود هنگام رفتن به سفر، آب اضافی را بیرون بگذارم. این احتمالاً همان چیزی است که جان تیفانی را نجات داده است و من بابت اینها سپاسگزار بودم.

تمرکز روی آنچه درست است را تمرین کنید. هر روز به چیزهایی توجه کنید که باید بابت آنها سپاسگزار باشید. به زودی، یافتن چیزی برای سپاسگزاری، پاسخ خودکار شما به هر اتفاقی خواهد بود. و در نهایت خواهید دید که عادت شکرگزاری شما شادی بیشتری را به زندگی شما می آورد.

4. منفی را خنثی کنید.

گاهی اوقات تفکر ما توسط منتقد درونی ما هدایت  می شود که می تواند چیزهای تندی بارمان کند. اما وقتی توجه کنید، می توانید افکار ناسالم را تشخیص دهید و آنها را به اظهارات مثبت تری تغییر دهید.

دختر پست درونی من قطعا آن شب صحبت کرد. «تیفانی روی تو حساب می کرد که او را ایمن نگه دارید. چطور تونستی اجازه بدهی این اتفاق بیفتد؟»

من بلافاصله با جایگزین کردن افکار غیر مفید با کلماتی که اغلب با صدای بلند به گربه شیرینم می گویم، این کار را قطع کردم: “دوستت دارم تیفانی خانم .”

همیشه افکار منفی خود را زیر سوال ببرید و تمرین کنید آنها را به جملات مثبت و مفید تغییر دهید. هنگامی که این به یک عادت تبدیل شد، متوجه خواهید شد که افکار منفی قدرت خود را برای ناراحت کردن شما از دست می دهند. با گذشت زمان، می توانید راحت تر آنها را رها کنید و ذهن شما آرام تر می شود.

5. بازگشت به لحظه حال.

به عنوان یک انسان، یکی از فعالیت های ذهنی مورد علاقه ما گم شدن درافکار مربوط به گذشته یا آینده است. یادآوری اینکه باید توجه خود را به “اکنون” برگردانید، زباله ها را از ذهن شما پاک می کند و شما را به حالت سادگی باز می گرداند.

در طول آن شب طولانی، تمام تلاشم را کردم که در فکر این که چطور شد که این اتفاق افتاد یا از این به بعد وضعیت سلامتی تیفانی چگونه خواهد بود، غرق نشوم. فقط با این جمله “دوستت دارم تیفانی خانم” خودم را به لحظه حال برگرداندم.

همانطور که مشغول انجام فعالیت های روزانه خود هستید، به جای گم شدن در افکار، توجه کامل خود را به هر آنچه که اینجا و اکنون اتفاق می افتد، حفظ کنید. هنگامی که این به یک عادت تبدیل شد، ارتباط بیشتری با خرد درونی خود خواهید داشت. متوجه خواهید شد که تصمیم گیری آسان تر می شود و زندگی روان تر خواهد شد.

6. به خود اعتماد کنید.

بهتر است به احساسات و شهود خود اعتماد کنید – حتی اگر   در این مسیر اشتباه کنید – تا اینکه به دنبال راهنمایی از بیرون خود باشید. با وجود اینکه این یک بحران فوری به نظر می رسید، من وقت خود را صرف بررسی گزینه ها کردم.

می‌توانستم تیفانی را در کالسکه حیوان خانگی بگذارم و با ماشین چهل و پنج دقیقه به بیمارستان دامپزشکی اورژانس بروم. یا می توانستم بی سر و صدا از او مراقبت کنم تا چند ساعت دیگر تا زمانی که مطب دامپزشک محلی من باز شود.

نیمه های شب بود و او خیلی چیزها را پشت سر گذاشته بود. شهود من گفت که نگه داشتن او در خانه استرس کمتری خواهد داشت، پس این کاری بود که ما انجام دادیم.

به یاد داشته باشید که همیشه برای کمک با خرد درونی خود هماهنگ شوید. زمانی که این عادت را به خود تبدیل کنید، استرس کمتر و مثبت تری خواهید داشت. شما احساس امنیت درونی و اعتماد به نفسی خواهید داشت که بر اساس تایید دیگران نیست.

7. ببخشید.

بخشش واقعی به این معناست که شما واقعیت آنچه را که اتفاق افتاده بدون بار احساسی بپذیرید. شما شفا و رشدی را که از کارکردن از طریق تجربه ناراحت کننده به دست آورده اید تشخیص می دهید و آرزوی شفا و رشد برای طرف مقابل دارید.

پرستار حیوان خانگی من از اشتباه برنامه ریزی اش ناراحت شد و از من خواهش کرد که او را ببخشم. می دانستم که او هرگز عمداً به هیچ موجود زنده ای آسیب نمی رساند. همچنین می دانستم که اگر من بودم که چنین اشتباهی را مرتکب شده بودم چقدر ویران می شدم. من هم کار درست را انجام دادم. من او را بخشیدم.

تمرین کنید که دیگران را ببخشید و رنجش سمی، که قلب شما را آزار می دهد از خود دور کنید. خودت را هم ببخش؛ همه ما در یک زمان اشتباه می کنیم. عادت دادن به بخشش شما را آزاد می کند تا به زندگی خود ادامه دهید و سطوح بالاتری از آرامش درونی را تجربه کنید.

شما: آرام، شفاف و مطمئن

زندگی سخت است وقتی همه چیز اشتباه می شود. احساس شوک بودن، مضطرب و افسرده بودن لذتی ندارد. اما انجام این عادات زمانی که زمان نسبتاً خوب است، زندگی شما را بهبود می بخشد و به شما کمک می کند در زمان های سخت قوی بمانید.

تصور کنید که در میانه یک ناامیدی یا بحران هستید و بتوانید به جای اینکه در آنجا گیر کنید، به سرعت از شوک و استرس عبور کنید. تصور کنید در شرایط سخت به جای سردرگمی و غرق شدن در احساسات بد، احساس آرامش، شفافیت و اعتماد به نفس داشته باشید. حتی تصور کنید زمانی که برای اصلاح دوباره چیزها اقدام می کنید به یک آرامش درونی می رسید.

تبدیل شدن برخی از این مفاهیم به عادت، آسان تر از بقیه آنها است و تسلط بر همه آنها زمان می برد. اما اگر حتی یکی را انتخاب کنید و شروع به تمرین کنید، بدون توجه به آنچه زندگی به شما تحمیل می کند، قوی‌تر، عاقل‌تر و انعطاف‌پذیرتر خواهید شد.

اگر من بتوانم این کار را انجام دهم، شما هم قطعا می توانید.

منبع  Tiny Buddha

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *