چگونه مدیتیشن می تواند استقلال میدانی را افزایش دهد
به تازگی من از کار نورمن روزنتال، روانپزشک دانشگاه جورج تاون (که پیشگام استفاده از نور درمانی برای اختلال عاطفی فصلی است) هیجان زده شده ام، که استدلال می کند که مدیتیشن می تواند آنچه را که روانشناسان «استقلال میدانی» می نامند افزایش دهد. به طور خلاصه، این توانایی پیروی از شهود و اعتماد به قضاوت درونی است. این برخلاف «وابستگی میدانی» است، جایی که ما به اطلاعات، قضاوتها و باورهای دنیای بیرون تکیه میکنیم و این وابستگی زمانی اتفاق میافتد که به شدت به رسانههای اجتماعی تکیه کرده ایم.
من به عنوان یک پزشک، یک معلم مدیتیشن و یک محقق، مجذوب پیامدهای این یافته شده ام و به عنوان فردی که با بیماران متفاوتی در سراسر زندگی روبرو بوده ام، برای این مفهوم چندین کاربرد پیدا کرده ام. مثلاً نوجوانان و والدین زیادی را دیه ام که یکی از شکایات رایجشان این است که نوجوانان چقدر زمان صرف تلفن های خود می کنند و چقدر به رسانه های اجتماعی وابسته هستند.
تحقیقات به ما میگوید که انسانها می توانند به لایک های دوپامین زا پای مطالبی را که در رسانههای اجتماعی پست کردهاند، وابسته شوند. این ممکن است تا جایی پیش برود که خانواده ها در مورد استفاده از گوشی های تلفن همراه وارد نبردهای شدید (اغلب فیزیکی) شوند. مثلا خانواده ای بود که با آنها کار می کردم که پسرشان با اضطراب اجتماعی دست و پنجه نرم می کرد، آنها بعدا متوجه شدند که پسرشان پس از شرکت در کلاس های مدیتیشن، زمان کمتری را در شبکه های اجتماعی صرف می کند، کمتر به آن نیاز دارد و برای دنبال کردن فعالیت هایی که با دوستانش از آن لذت می برد، زمان بیشتری را می گذراند.
سیدنی، یک بیمار که در دوران نقاهت و تمرین مدیتیشن بود، اظهار داشت که یکی از چیزهایی که در مورد گروه دوازده مرحله ای خود قدردانی می کند این بود که همه “ناشناس” بودند. وقتی داشت ماجرا را تعریف می کرد لبخند می زد و میگفت حضور در برنامه بسیار آزاد است و هیچ کس نمی گوید، “من را فالو کنید، مرا لایک کنید، مرا تأیید کنید.»
من به عنوان فردی که از دوران کودکی تمرین مدیتیشن داشتهام، دریافتهام که به من کمک میکند حتی در زمانهای سخت هم روی زمین بمانم. مدیتیشن به من کمک کرد تا یک قطب نمای درونی ایجاد کنم که در برابر فشار همسالان واسطه باشد. دههها تحقیق نشان میدهد که مدیتیشن میتواند عملکرد اجرایی مغز را افزایش داده و اضطراب، اعتیاد، افسردگی و همچنین بسیاری از بیماریهای دیگر را کاهش دهد.
ذهن آگاهی همچنین می تواند به انعطاف پذیری و آرامش کمک کند. یکی از مهارت های اساسی ما این است که یاد بگیریم بدون تنفر از خود شروع کنیم. به عنوان مثال، در فرآیند مدیتیشن، ما سعی می کنیم ذهن را بر نفس، صدا یا احساسات جسمانی متمرکز کرده و از این احساسات به عنوان لنگر استفاده کنیم. با این حال، ذهن ما می تواند مانند یک توله سگ بازیگوش باشد که از چیزی به چیز دیگر می پرد.
ولی ما باید یاد بگیریم که این سرگردانی را به عنوان ماهیت ذهن، بدون نیاز به چسبیدن یا نفرت از افکار بپذیریم. این بدان معناست که اگر همه چیز آنطور که میخواهیم پیش نرود یا طرد شویم، احتمالاً کمتر آسیب خواهیم دید.
یکی از معلمان مدیتیشن گفت: «شکست خوب است. شما از آن درس می گیرید. شکست چیز مهمی نیست.»
یکی از بازخوانی های شناختی مورد علاقه من از سیلویا پلات است که نوشت: «من عاشق لغزش هایم هستم. آنها به من نشان می دهند که دارم تلاش می کنم.»
استقلال میدانی می تواند در کند کردن روند پیری هم موثر باشد. بسیاری از بیماران من (و دوستان و همکارانم) با بازنشستگی، از دست دادن شریک عاطفی، بیماری و مرگ سر و کله می زنند. این می تواند چالش برانگیز باشد زیرا ما از روش های خارجی برای اندازه گیری موفقیت و ارزش خود دست بر می داریم. ما خیلی عادت کرده ایم که خودمان را در مورد دستاوردهایمان و کارهایی که می توانیم انجام دهیم تعریف کنیم.
اما با انعطاف پذیری و یافتن ستاره شمالی راهنمای خود، می توانیم با افزایش سن کمتر افسرده شویم. زنی که با او کار می کنم با افزایش سن بینایی خود را از دست داده است. او مدیتیشنکنندهای طولانیمدت است و روز پیش به من گفت: «با کاهش بیناییام، به کارهایی که هنوز میتوانم انجام دهم، و هنوز میتوانم از آن لذت ببرم، به جای کارهایی که نمیتوانم انجام دهم، فکر میکنم. به نظر من این مفیدتر از فکر کردن به چیزهایی است که از دست دادهام.»
این زن که اکنون در اواخر دهه 90 زندگی خود است اما هنوز می تواند روزهایی که دارد را به شادی سر کند، نه اینکه در خشم و کینه زندگی را هدر دهد. او برای من الهام بخش شده است، زیرا می بینم که در لحظات سخت با لطف، سخاوت و شوخ طبعی حرکت می کند.
منبع Psychology Today
پاسخها