آیا در حرفه خود این نقاط کور را دارید؟

شاید با اینکه احساس می‌کنید همه کارها را درست انجام می‌دهید و خود را به عنوان یک رهبر قوی فرض می‌کنید اما ممکن است از اثرات یک نقطه کور حرفه‌ای رنج ببرید. من به رفتارها و عادات ناخودآگاهی اشاره می کنم که ممکن است شما آنها را نبینید، اما دیگران می بینند. این نقاط کور می تواند مانع از نشان دادن بهترین شما شود و اگر مورد توجه قرار نگیرد، می تواند شغل شما را از مسیر خارج کند.

خبر خوب این است که می توانید این نقاط کور حرفه ای را با تغییرات کوچک مدیریت کنید. و با برخی تنظیمات ساده در رفتارها و نگرش های خود، می توانید مسیر حرفه ای خود را تغییر دهید.

در اینجا سه ​​نمونه از نقاط کور حرفه ای وجود دارد که من اغلب هنگام مشاوره با رهبران کسب و کار متوجه می‌شوم که نادیده گرفته شده اند :

[web_stories title=”true” excerpt=”false” author=”false” date=”false” archive_link=”true” archive_link_label=”” circle_size=”150″ sharp_corners=”false” image_alignment=”left” number_of_columns=”1″ number_of_stories=”5″ order=”DESC” orderby=”post_title” view=”carousel” /]

نقطه کور 1: باور به اینکه انجام مداوم  کارها منجر به موفقیت می شود

آیا شما فردی هستید که هرگز فهرستی از کارهایی که دوست ندارید پیدا نکرده اید؟ آیا می توانید محصولات قابل تحویل را با سرعت شگفت آور انجام دهید؟ آیا در مورد سازماندهی پروژه ها در کلاس خود سرآمد هستید؟ در حالی که بهره وری برای موفقیت ضروری است، شما نمی خواهید به عنوان کسی که بزرگترین سهم او رسیدگی یکپارچه به همه جزئیات است، کبوتر شوید. به‌جای تلاش برای «انجام‌دهنده» بودن، باید به‌عنوان «محرک» نیز دیده شوید – کسی که می‌تواند تصویر بزرگی بیندیشد، ارتباط متقاعدکننده‌ای برقرار کند و به دیگران الهام بخشد.

برای رهایی از این رکود، فراتر از جزئیات به مردم نگاه کنید. این ایده را کنار بگذارید که ارزش شما بر اساس خروجی ملموس و مهارت های فنی انبوه شما است. در عوض، به تأثیر خود از این نظر فکر کنید که چگونه می توانید دیگران را درگیر کنید، تأثیر بگذارید و انگیزه دهید.

در مورد انتقال تاکید خود از تاکتیکی به استراتژیک بیشتر عمدی باشید. اهداف سطح بالا را در بحث های خود بگنجانید تا نشان دهید که دید واضحی نسبت به تصویر بزرگتر دارید. در جلسات عجله نکنید، فقط به دیگران توضیح دهید یا در جریان قرار بگیرید. برای مشارکت دادن افکار و دیدگاه های منحصر به فرد خود بر اساس سال ها تجربه و تخصص حوزه خود وقت بگذارید. انجام این کار به دیگران نشان می دهد که می توانید به یک مکالمه ارزش بیافزایید و رهبری فکری خود را توسعه داده اید.

بدانید که هر درخواست یا مشکلی نیاز به توجه فوری و شخصی شما ندارد. بیاموزید که آنچه را که بیشتر شما و تیمتان را به جلو حرکت می دهد و در هنر تفویض اختیار تسلط می یابد، اولویت بندی کنید. این نه تنها زمان شما را برای تقویت مهارت های رهبری آزاد می کند، بلکه به رشد اعضای تیم خود نیز کمک می کنید.

در نهایت، پروژه‌ها یا ابتکاراتی را انجام دهید که مجموعه مهارت‌های متفاوتی را روشن می‌کند. بگذارید مردم شما را به عنوان یک متفکر بزرگ، یک راننده، یک کاشف ببینند. و وقتی این کار را کردید، شروع به تغییر این تصور غلط خواهید کرد که هنوز برای پیشرفت آماده نیستید.

نقطه کور 2: انتظار دارید که تیم های شما با سرعت شما کار کنند

اگر توانایی این را دارید که ساعت‌ها در اوج سرعت کار کنید، این پتانسیل را دارید که یک رهبر فوق‌العاده باشید. اما اگر انتظار دارید دیگران با سرعت یا ظرفیت شما کار کنند، این ویژگی می تواند شما را عقب نگه دارد. شما نمی خواهید به عنوان فردی که دیگران را در خاک خود رها می کند، شهرت کسب کنید.

می‌توانید با مشاهده سرنخ‌هایی که نشان می‌دهد افراد اطرافتان از سرعت شما خسته یا ناامید شده‌اند و عمداً سرعتتان را کاهش می‌دهند، آن نقطه کور حرفه‌ای را به حداقل برسانید. سعی کنید با پرسیدن سوالاتی مانند: “آیا استراحت کردن مفید است؟” یا «آیا باید مکث کنم و خلاصه کنم؟» اگر متوجه شدید که مردم احساس ناراحتی می‌کنند، می‌توانید بپرسید، “برای این که احساس کنید انجام پذیرتر به چه چیزی نیاز دارید؟”

به نحوه تعیین ضرب الاجل فکر کنید. آیا هر پروژه ای برچسب “فوری” می گیرد یا آیا انعطاف پذیری لازم برای طبقه بندی مجدد برخی از آنها را دارید؟ به عقب برگردید و با توجه به سرعت تیم شما، آنچه واقعاً ضروری است در مقابل آنچه معقول است، در نظر بگیرید. اگر به‌طور کلی بتوانید محدودیت‌های زمانی را کاهش دهید، زمانی که واقعاً به آنها برای افزایش گرما نیاز دارید، همکاری بهتری از جانب کارمندان خود دریافت خواهید کرد.

بیان مشکلات احتمالی و خطرات احتمالی می تواند در طول بحث های تیمی بسیار ارزشمند باشد. اما اگر همیشه آن نقش را بازی می کنید، ممکن است ناخودآگاه به عنوان صدای عذاب شهرت پیدا کنید. به جای افزودن ارزش، با فردی غیرهمکار مواجه خواهید شد که کار را برای تیم سخت‌تر می‌کند.

حتی اگر وظیفه شما این است که دقت لازم را تضمین کنید، بدانید که همه چیز به شما نیازی به بالا بردن پرچم قرمز ندارد. بدانید چه زمانی زمان مناسب برای فشار دادن و چه زمانی زمان مناسب برای عقب نشینی است.

روی حمایت کننده بودن تمرکز کنید. سعی کنید جایگزین هایی را ارائه دهید که به عنوان راه حل برد-برد طبقه بندی می شوند و ذهن خود را برای پایان دادن به بحث با مصالحه باز نگه دارید. در نهایت، شما می خواهید متقاعد کننده باشید، نه بحث برانگیز.

پس چگونه بفهمیم که نقاط کور پیشرفت شغلی ما را متوقف می کند؟ اگر ندانیم مشکل وجود دارد، نمی‌توانیم آن را برطرف کنیم. یعنی باید بپرسیم. ما به بازخورد همکاران، همکاران و مشتریان مورد اعتماد خود نیاز داریم. هر کسی که بتواند دیدگاهی بیرونی را به اشتراک بگذارد که ممکن است نگاهی اجمالی به نقاط کوری که ما را عقب نگه می دارد به ما بدهد.

همچنین، اگر بازخورد برای موفقیت بسیار حیاتی است، چرا درنگ می کنیم یا حتی از آن اجتناب می کنیم؟ از یک طرف، ما می خواهیم یاد بگیریم و رشد کنیم، اما همچنین می خواهیم همانطور که هستیم پذیرفته شویم. به آن اضافه کنید که ممکن است تجربیات قبلی با بازخورد داشته باشیم که چندان خوب پیش نرفت. درخواست بازخورد می تواند ترسناک باشد.

اما مسئله اینجاست: اگر می‌خواهیم در حرفه‌مان پیشرفت کنیم، باید در دریافت بازخورد بهتر شویم تا بتوانیم شکاف‌های شهرت خود را شناسایی کنیم و از تأثیر خود بر دیگران بیشتر آگاه باشیم. وقتی برای کاهش نقاط کور خود تلاش می کنیم، می توانیم به سمت آینده موفق تری پیش برویم.

من دوست دارم نظرات شما را در مورد نقاط کور حرفه ای و نقشی که در تکامل شما به عنوان یک رهبر بازی می کند، بشنوم.

منبع Psychology Today

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *